Friday, April 23, 2010

تشییع

یکی دارد مرثیه سر می دهد که "مرحوم محجوب بود و بی ادعا" و اشک ها سرازیر می شوند. گرمای آفتاب و کت مشکی رنگ رطوبت عرق را بر تنم می نشانند. می گریند و من در اندیشه ام که چیست وصف حال این دنیا؟
صلوات پشت صلوات. عکس هایی بالا نگه داشته شده و تاج گلی که نام فرستنده اش بزرگ چاپ شده است. 
خوابیده است. خوابیده است زیر ملافه ای و زن و اولاد و دوستان بر بالای سرش اشک می ریزند. معنی این اشک ها چیست؟ این ها برای کیست؟ دل مردم به حال مرده می سوزد؟ مرده ای که دیگر نیست. یا برای خود اشک می ریزند این مردمان؟ 
ناله ها، اشک ها، لرزش آرام شانه هایی که کاش می شد همه شان را در بغل گرفت. همه این ها یعنی "مراسم". مراسمی که نمی فهمم برای کیست، به افتخار کیست. 
حرفها تمام می شود. متوفی را باید تشییع کرد. راه می افتیم پشت تابوت. لا اله الا الله. عده ای گریه می کنند. عده ای دلداری می دهند و عده ای آرام غرق در افکار خویشند. گویی آفتاب و درختان نیز آرامتر شده اند. این چه سریست که مرگ، همو که همه ازو گریزانند, چنان محترم است؟ هر یک از این آدم ها می توانستند روی دست دیگران باشند. 
آمبولانس با در باز ایستاده و انتظار می کشد. جنازه را رها می کنند. رها می کنیم. و آرام باز می گردیم. اشک ها کم شده اند. حالت تهوع دارم. هیچ چیز حال به هم زن تر از "مراسم" نیست. صدای مرده می آید. چشمان ملتمسش را می بینم که فریاد می زند "رهایم نکنید نامردمان" اما رهایش می کنیم.  مسیر ما جدا می شود. ما مسافران حیاتیم و او محکوم به عدم. می برندش و ما حتی نمی دانیم به کجا.

3 comments:

  1. کس ندانست که ...

    ReplyDelete
  2. vayyy cheghadr talkh. I hate death I hate death :((((
    sis

    ReplyDelete
  3. AnonymousMay 03, 2010

    چقدر آشفته! به نظرم مي آد ذهنتون اينجا جمع و جور نبوده.. البته با"مراسم" مشكل داشتن رو درك مي كنم
    بايد ديد چرا مشكل هست. يعني چه چيزيش بده؟ اينكه مرده پرستي بده؟.. اگه دقت كنين همه جاي دنيا به مرده هم احترام مي ذارن. جسم رو با احترام (با مراسم خاص خودشون) به خاك، آب يا آتش مي سپرن. بعضي جوامع توي "مراسم"شون با كمال آرامش تخته نرد بازي مي كنن. اما هميشه "مراسم" ي هست
    ...

    ReplyDelete