Wednesday, May 22, 2013

روز خوب

یک روز نه چندان خوب. امروز خبر رد (ریجکت) شدن مقاله را دادند. با اینکه روز تولدم بود خیلی حال و حوصله نداشتم. یک ماه پیش، بعد از عروسی، توی ایران یک مراسم کوچک تولد داشتم. همه خبر داشتند غیر از من. خیلی غافلگیر شدم. به خاطر همین هم امروز زیاد حس تولد نداشتم. سر کار به سرم زد که نکند مریم بخواهد بیاید دانشگاه که غافلگیرم کند و خدا خدا می کردم که نیاید. نمی دانم چرا. خسته بودم.
یک ساعت و نیم مسیر بین دانشگاه تا خانه را کتاب خواندم و با موبایلم بازی کردم. کیف سنگینم حوصله ام را سر می برد. دیر وقت بود.
تازه رسیده ام خانه. توی راهرو بوی نان تازه، شاید هم شیرینی می آید. هوس می کنم. باید از مامان بپرسم چطور می شود نان پخت.  می رسم دم در خانه. یک تکه کاغذ تا خورده روی در چسبیده است؛ مریم چسبانده. نزدیک تر می روم می بینم مریم رویش نوشته "که با این درد اگر در بند درمانند درمانند" . خنده ام می گیرد. پشتش نوشته دوستم دارد و همیشه عاشقم می ماند. خنده ام گرفته. هم از شوخ طبعی مریم هم از خوشحالی. می خواهم در را باز کنم که مریم، از پشت در بسته، می گوید در را باز نکنم.  یکی دو دقیقه دم در می مانم. می گوید بروم تو. در را باز می کنم. اتاق با نور زرد شمع روشن شده. با تعداد زیادی شمع یک قلب بزرگ درست کرده روی زمین. دور و بر قلب پر است از بادکنک های رنگی. روز میز را نگاه می کنم. چند کیک فنجانی درست کرده و شمع تولد رویش گذاشته. شام پخته و میز شام را تزیین کرده و دو تا شمع گذاشته رویش. پشتش به من است. نشسته پشت پیانو تمرینی اش و آهنگ می زند. "سیکرت گاردن" را تمرین کرده و می زند. کوله ام را می اندازم روی زمین و اشکم در می آید. مریم توی لباس سفیدش نشسته روی صندلی و دارد "سیکرت گاردن" را می نوازد و چه خوب می نوازد. گریه می کنم می روم طرفش. سرش را که بر می گرداند می بینم مویش را ریخته یک طرف و یک گل سفید زده به سرش و گردنبند مرواریدش را انداخته گردنش. من هنوز گریه می کنم و نمی توانم حرف بزنم. بلند می شود و می گوید "تولدت مبارک" و من فرشته کوچولویم را بغل می کنم. این بهترین تولدی بوده که داشته ام.
----------------------------------------------------------------
 
پی نوشت: ازت ممنونم مریم، خیلی.
 

3 comments:

  1. مریمMay 22, 2013

    که با این درد اگر در بند در مانند در مانند
    :-)))

    بی نهایت دوستت دارم عزیزترینم! و واقعا خوشحالم که تونستم خوشحالت کنم

    ReplyDelete
  2. الاهی! اشک منم دراومد! همیشه عاشق و خوشبخت باشید
    بوس محکم به هردوتون
    :*

    ReplyDelete